به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان:
تبار شناسی مفهوم عدالت
عدل یعنی انصاف و این که به هر فرد آنچه اختصاص به او دارد بدهی و از او هر آنچه که باید گرفت بگیری . امام علی علیه السلام در معنای عدل می فرماید: «العدل وضع کل شیء موضعه؛ عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد.» و یا «العدل اعطاء کل ذی حق حقه؛ عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده شود.»
مرحوم علامه طباطبائی معنای اصلی عدالت را اقامه مساوات میان امور می داند. به هر امری آنچه سزاوار ست بدهی، تا همه امور مساوی شود و هر یک در جای خود که مستحق آن است قرار گیرد. عدل الهی که از اصول دین اسلام است را می توان به دو بخش عدل تکوینی و تشریعی تقسیم نمود:
عدل تکوینی
عدل تکوینی آنست که نظام آفرینش بر اساس عدل و داد استوار است.
«و اشهدا انه عدل عدل و حکم فصل؛ گواهی می دهم که او عادل است. عادل و داوری است پایان دهنده خصومتها».
جهان، موزون و متعادل است و هیچ نشانه ای از عدم تعادل و آشفتگی در ساختمان جهان هستی مشاهده نمی گردد.
عدل تشریعی
منظور از عدل تشریعی این است که تمام قوانین آسمانی که از طریق پیامبرانش بر مردم ابلاغ شد بر پایه ی عدل خداوندی است یعنی احکام و تکالیف صادره از جانب او متناسب با میزان استعداد و توان بندگان است، به گونه ای که حکم تکلیفی در وقت اضطرار و ناتوانی با سایر اوقات که از هر حیث گشایشی در انجام آن است کاملا متفاوت است، لذا ذات اقدس حق به مقتضای قدرت و وسع انسان او را تکلیف می کند چنانکه در قرآن کریم می خوانیم: «لا نکلف نفسا الا وسعها ؛ هیچکس را جز به مقدار توانائیش تکلیف نمی کنیم.» همچنین یکی از مصادیق عدل تشریعی، عدل الهی در رستاخیز است و مقصود این است که حقتعالی در روز قیامت، اعمال بندگان را از روی عدالت خویش مورد رسیدگی قرار می دهد.
خداوند نیازی به ستم کردن ندارد!
در روایات اسلامی اهمیت زیادی به شناخت «عدل الهی» و مسائل بسیاری که از آن سرچشمه می گیرد داده شده است به طوری که از مجموع آنها روشن می شود که مسأله عدل الهی مطلبی بوده که همه به آن اذعان داشته اند و از فطریات و ضروریات وجدان انسانها محسوب می شود. اصل عدل زیر بنای بسیاری از مسائل کلامی بشمار می رود و در ابواب مختلف به آن استناد می شود. قدمت این مسئله به زمان حضرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بر می گردد. شیخ صدوق از حضرت علی علیه السلام روایت کرده که فرمود:
«العدل وضع کل شیء موضعه؛ عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد.» و یا «العدل اعطاء کل ذی حق حقه؛ عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده شود.»
روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود، مردی یهودی وارد شد و پرسشهایی را در زمینه توحید و صفات خدا مطرح نمود، و از آن جمله پرسید: آیا پروردگار تو ستم می کند؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: خیر، یهودی گفت: به چه دلیل؟ پیامبر پاسخ داد: «لعلمه بقبحه و استغنائه عنه»؛ چون به زشتی ظلم آگاه است، و نیازی به انجام آن ندارد. یهودی گفت: آیا در این باره از جانب خدا مطلبی بر تو نازل گردیده است؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: آری، آنگاه آیاتی از قرآن را برای او تلاوت نمود.
کلام آخر
امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه بارها به مفهوم عدل الهی اشاره کرده است و خداوند را عاری از ظلم و ستم معرفی می نماید: «ارتفع عن ظلم عباده، وقام بالقسط فی خلقه، و عدل علیهم فی حکمه؛ برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند، و در میان بندگانش قیام به قسط و عدل نموده، و در حکمش عدالت را نسبت به آنها مراعات کرده است».
مولای متقیان در جای دیگر می فرماید: «و اشهدا انه عدل عدل و حکم فصل؛ گواهی می دهم که او عادل است. عادل و داوری است پایان دهنده خصومتها».
در حدیث معروفی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم: "بالعدل قامت السموات والارض" «تمام آسمانها و زمین با عدالت بر پا است». روشن است که عدالت در اینجا به معنی وسیع کلمه یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود به کار رفته است که هم عدالت درباره بندگان را شامل می شود و هم عدالت و نظم را در مجموعه جهان هستی.
منابع:
- قرآن کریم؛ سوره های انعام، اعراف و مومنون، به ترتیب آیات 40 - 62 - 153.
- نهج البلاغه ،صبحی صالح ، خطبه ی185، 214 ،37 ؛ کلمات قصار 477.
- دانش نامه امام علی علیه السلام ، ج 7، ص 68. (زیر نظر علی اکبر صادقی رشاد).
- توحید صدوق، شیخ صدوق، ص 398-397
- تفسیر المیزان، علامه طباطبائی ، ج 12، ص 276
نظر شما